دل نوشته 1
سلام بر تو
نامَت برایم آشِنا بود وقتی شنیدم
اما هنوز هم ذهن شلوغ و درهمم یاری نمیکند یاد بیارم که کجا و چگونه آشنایی می دَهی برایم
آن روز اولین روزی بود که از کربلا آمده بودم ؛ سفره هفت سین من روز تشییع تو، کامل شد
من هر سین را با نام تو در سفره نهادم و جای یک سین هنوز هم خالی مانده وَ بعد این همه روز یقین دارم که با یاد سین سَفَرَت پر است
برای تو چه زیبا سال تحویل شد و هر روزِ سال و سالهایت نوروز
گوارای وجودت باشد دید و بازدیدهایت، سلام ما را هم برسان
من هم تمام عید دیدنی هایم را با نام تو قدم برداشتم و تمام مهمانی هایم را منتظر قدم نهادن تو بودم خاله بازی دنیای ما اگر بلطف و توجه شما نباشد ما را غرق می کند و ثواب واجبهای ما را هدر می دهد
کنارمان بمان شهید
ثبت دیدگاه