شناسه: 340204

دلم تنگته

محمد شهید و مظلومم'امروز 

 

در خلوتی غریبانه وسرد نشسته بودم ومیخواستم فقط وفقط بایاد توسر کنم.اما حریم تنهایی ام با دو چیز شکست..

اولی خاطره ها بود ویاد تورا در قلبم زیروروکرد...

دومی بغض بود وبا قطرات اشک،

تنهایی ام راخیس کرد...

یادم نیست که هیچ وقت یادت نکرده باشم..

معنای زنده بودنم باتوبود ونفس کشیدنم به هوای تو... و اینک نگاه مهربانت را از من گرفتی و از کنارم رفتی..

از قطرات اشکی که هرشب گونه های داغ وتب دار فرزندانت را نوازش میدهد فهمیدم که در خواب تورا میبینند و آه که چقدر دلتنگ توایم....

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه