شب یلدا
همسر عزیزم من یادم را به یاد توپیوندداده بودم که همواره به یاد خدا بودی...
از دلم برایت مینویسم که اگر یک روز نام تورا زمزمه نکند،سرد میشود.زیباترین لحظات عمرم با تو گذشت...اینک که از تو دورم،دیگر هوس زیستن در سر ندارم...
الماسهای سپید بختی ام تبدیل به یاقوتهای سیاه شد....آن روز که تو را تا خدا بدرقه کردم،تنها امیدم به گریه کردن بود..واگر اشکهایم نبود،سرزمین خداحافظی مان شعله ور میشد...
امشب اولین یلدای بی تو وبایاد تو بودن است...
من امشب را تا صبح با خدا خواهم ماند...
من زیباترین و طولانی ترین یلدا را در عمق چشمان مهربان تو میبینم..
ثبت دیدگاه