تغییر هویت برای رفتن به سوریه
آقا مصطفی و آقامجتبی چند بار برای رفتن به سوریه از مشهد اقدام کردند اما به نتیجه نرسیدند تا اینکه بعد از ماهها دوندگی و تلاش از طریق قم برای ثبت نام اقدام کردند. ثبتنام آنها هم اینطور بود که مدت زیادی وقت گذاشتند و لهجه افغانستانی یاد گرفتند تا بتوانند از طریق لشکر فاطمیون قم راهی سوریه شوند.
در این برنامهریزی مادر هم نقش پررنگی داشت تا بتواند آنها را به اهل بیت (ع) و خدا برساند. هر دو برادر اسمهای مستعار برای خود انتخاب کردند، مصطفی با نام «بشیر زمانی» و مجتبی با نام «جواد رضایی». آنها خودشان را به عنوان دو پسرخاله معرفی کرده بودند و قرار بود بعد از رفتنشان مادر در نقش مادر مجتبی و خاله مصطفی باشد.
این دو برادر کم کم راهی میشدند. مادر ساک فرزندانش را میبندد و مصطفی با همسر و دخترانش وداع میکند و اعزام میشوند. مادر میخواست کاسه آبی پشت مسافرانش بریزد، اما آنها میگویند پشت ما آب نریزید چون قرار نیست ما برگردیم ما شهید میشویم.
ثبت دیدگاه