شناسه: 340249

خصوصیات اخلاقی شهید روح الله قربانی

۱- روح‌الله در زندگی برنامه‌ریزی دقیقی داشت. یک دفترچه کوچک داشت که کارهای هفتگی، ماهانه و گاهی سالانه را در آن می‌نوشت.

۲- بسیار به درس، تحصیل و خواندن کتاب علاقه داشت. مسلط به زبان عربی و انگلیسی بود و تصمیم داشت زبان سوم را هم شروع کند.

۳- برای بزرگ ‌ترها به خصوص پدر و مادر احترام خاصی قائل بود. با وجود مشغله کاری از پدر و مادرم می‌خواست هر کاری داشتند از او کمک بگیرند. بسیار روابط حساب‌شده‌ای با دیگران داشت و سعی می‌کرد روابط را حفظ کند. اگر مشکلی برای اقوام پیش می‌آمد روح‌الله ناراحت می‌شد و کمک می‌کرد تا حل شود. مدام دنبال چاره‌ای برای حل مشکل مردم بود. در صله ‌‌رحم اگر وقت سرزدن به اقوام را نداشت حتماً تلفنی جویای احوالشان می ‌شد.

۴- روح الله خیلی به تفریحات اهمیت می‌داد. زمانی که بعد از مأموریت‌های طولانی و مشغله‌های کاری ‌اش بر‌می ‌گشت برای همسرش وقت زیادی می ‌گذاشت و سعی می‌کرد بیشتر کنارش باشد تا نبودن‌هایش را جبران کند.

۵- روح‌الله دلش پر می‌کشید برای کمک به دیگران. انگار خدا او را آفریده بود تا بی‌وقفه دلش برای دیگران بتپد. با آن روحیه مردم دوستی که از روح‌الله سراغ داشتم، رفتنش به سوریه و دفاع از حرم عجیب نبود.

۶- شهید قربانی ازخودگذشتگی بسیاری داشت. یکبار در حال عبور از بزرگراه شهیدهمت برای رفتن به محل کارش بودکه خودرویی را دید که با یک موتورسوار برخورد کرد. روح‌الله ترمز کرد و به طرف موتورسوار می‌دود. هیچ‌کس از ماشینش پیاده نشد. روح‌الله سر موتورسوار را بست و تا اورژانس نیامد، برنگشت.

۷- روح الله یک روحیه جهادی داشت. بعد از اینکه از دانشگاه افسری امام حسین(ع) فارغ‌التحصیل شده بود، در یگان مشغول به کار شد. اهل کار اداری و دفتری نبود.

۸- او روحیه خستگی ناپذیر و شجاعی داشت. دوستان روح‌الله تعریف می‌کنند که اگر در منطقه مشکلی پیش می‌آمد و درگیری به وجود می‌آمد روح‌الله با روحیه بسیار خونسرد پشت بیسیم صحبت می‌کرد. علی رغم مشکلاتی که در منطقه پیش می‌آمد روح‌الله آرامش عجیبی داشت و با خونسردی کامل با مسائل برخورد می‌کرد.

۹- روح‌الله همیشه درگیر موضوع شهادت بود اما دوست نداشت خیلی دیده شود و می‌گفت اگر من شهید شدم اجازه ندهید درباره من فیلم بسازند. روح‌الله همیشه درگیر کار بود. همیشه دوست داشت یاد بگیرد و تجربه کند.

۱۰- روح‌الله هیچ وقت پشت سر دیگران حرف نمی‌زد، هیچ وقت حرف زور را قبول نمی‌کرد، بر اصول و اعتقاداتش محکم بود و ایستادگی می‌کرد حتی اگر به ضررش تمام می‌شد باز هم از اصولش کوتاه نمی‌آمد. خیلی مواقع در دفاع از حرف حقش چوب می‌خورد اما از آن حرف حق کوتاه نمی‌آمد بر عقیده به حق خود مستحکم بود.

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه