توجه به خانواده
شاید بعضی ها این تصور را دارند که زندگی با کسی که دائما در معرض شهادت است و خودش هم تمنای شهادت را دارد خیلی سخت است. اما برعکس زندگی محمدحسین خیلی پرشور بود. با اینکه در هر سفرش احتمال داشت برنگردد اما برای زندگی اش برنامه داشت. حتی کارهای کارشناسی اش را داشت انجام می داد.
خیلی به خانواده اش اهمیت می داد. کوچکترین فرصتی که گیر می آورد من را به گردش می برد. با اینکه ساکت بود به موقعش شوخی هم می کرد. با اینکه کار سنگین نظامی داشت همیشه با لبخند و گل می آمد. من نیز همه آن گل ها را خشک کردم و نگه داشتم. روزهای جمعه که می شد صبح زود پا می شد تند تند کارها را می کرد، صبحانه و نهار را آماده می کرد، لباس ها را می شست و... در همه این کارها می خواست محبتش را ثابت کند. «راوی همسر شهید »
ثبت دیدگاه