کمک به مستمندان در نوجوانی
نقل از مادر شهید: اگر پول توی جیبی بهش می دادیم می رفت به کسی می داد که بیچاره بود یک وقت دیدم لباس هاشو جمع کرده گفتم کجا محمد گفت این جوان رفت نه لباس درستی داره نه شلواری اجازه بده اینها رو براش ببرم می گفتم مادر پس خودت چی گفت خدای ما هم کریم.
می برد بهشون می داد اگر کاری داشتند براشون انجام می داد می رفت توی مسجد می گفت به فلان کس کمک کنید اسم و فامیلش را هم می داد می گفت خودتون ببرید در خونه شون خیلی به فقیر و فقرا کمک می کرد پول جیبی شو نمی خورد می رفت می داد به یک مستحق یک وقت هایی غذا می پختیم می گفت مادر این غذا رو بده بدم به فلانی می گفت مامان این آب گوشتی که پختی برای من کمتر بریز باقیشو ببرم برای همسایه خیلی گرسنه اند مامان به خدا گناه دارند می گفتم مادر بیا بردار ببر بهشون بده.
محمد خیلی به مردم کمک می کرد.
ثبت دیدگاه