شناسه: 340598

زنجیر گره گشا

نقل از مادرشهید:لباس مشکی می پوشید دوتا زنجیر داشت که زنجیر می زد زنجیرهاش و یادگاری نگه داشتم اون زمان بچه برادر شوهرم اصفهان بود زن گرفته بود خیلی گره توی کارش بود گفت زن عمو من خیلی مشکل دارم کارم درست نمی شود گفتم زن عمو یک چیزی بهت می دهم یادگاری توی این دهه عاشورا به نیابت از شهدا و امام حسین (علیه السلام) و به نیابت محمد من برو زنجیر بزن محمد چندین سال می رفت زنجیر می زد من این زنجیرها رو نگه داشتم دو زنجیر مال کوچیکی هاش دوتا هم مال بزرگ تر شدنش هست.

خدا گواه من این زنجیرها رو که دادم به ایشون گفت زن عمو گره از کارم باز شد خیلی برام خوب بود گفتم خدا رو شکر برو هر سال این زنجیرها رو بزن. 

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه