شناسه: 340653

مجروحیت

در سال ۶۳ در منطقه عملیاتی «مجنون» از ناحیه کتف، سال ۶۵ در منطقه عملیاتی «شلمچه» از ناحیه سر و گوش و در سال ۶۷ در محور «دربندیخان» شیمیایی شده و به درجه رفیع جانبازی نائل شد.

حاج‌رضا در عملیات کربلای۵ از ناحیه سر با تیر مستقیم دشمن مجروح و در بیمارستان لقمان بستری شد. خانواده بعد از چند روز متوجه بستری شدنش شدند، اما حاج‌رضا دو هفته بعد به منطقه باز می‌گردد. (همسر شهید)

مجروحیت‌ها و جبهه رفتن‌های پی در پی حاج‌رضا طوری بود که وقتی از مادر می‌خواهم خاطره‌ای از او تعریف کند، با لحن خاصی می‌گوید: موقع جنگ من همیشه پیراهن مشکی‌ام را آماده کرده بودم تا اگر آقا رضا شهید شد، پیراهن سیاهم دم دست باشد. یادم است یکبار که خبر دادند مجروح شده، به بیمارستان لقمان الدوله رفتیم. گلوله‌ای به سر و چشم آقا رضا خورده و انگار پشت چشمش مانده بود. مردمک چشمش طوری می‌چرخید که آدم دلش ریش ریش می‌شد. اما رضا تا ما را دید گفت مادر اگر می‌خواهی گریه کنی داخل اتاق نیا. دل قرص و محکمی داشت و کمی که حالش بهتر شد باز به جبهه برگشت. 

اتفاقی که در کربلای ۵ برای ایشان افتاد، نشان داد حاج‌رضا کاملاً آماده شهادت بودند. شهید فرزانه در این عملیات یک مجروحیت شدیدی برداشتند و تیر به سرشان خورد. یک بار دیگر، چون ایشان در منطقه مسئول محور بودند همراه یکی دیگر از دوستان با موتور برای سرکشی به خط رفته بودند و با گلوله‌هایی که نزدیک‌شان خورد مجروح شدند. حاج رضا به‌رغم مجروحیت‌ها تا پایان جنگ در جبهه ماندند و مشخص است که خودشان را برای هر چیزی آماده کرده بودند. (قاسم رحمانی؛ یکی از همرزمان شهید)

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه