راهیان نور
حاجرضا فرزانه چهار سال آخر تا زمان بازنشستگی را در سمت فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسولالله همچنان به وطن خدمت کرد، اما روزهای بازنشستگی برای سردار بسیار سخت بود، از این رو باز هم به جبهه رو آورد، این بار در قالب مدیریت کاروان راهیان نور. وی در راستای احیای ارزشهای دفاع مقدس در ستاد مرکزی راهیان نور مشغول بکار شد و معاون بازرسی ستاد مرکزی راهیان نور و فرمانده قرارگاه مشترک راهیان نور بود.
معصومه، ولی همسر سردار شهید رضا فرزانه که در اردوهای راهیان نور سال ۱۳۹۶ حضور داشت در گفتوگویی دلیل حضور سردار فرزانه در راهیان نور را این چنین روایت میکند: راهیان نور آمدن شهید فرزانه بعد از تمام شدن جنگ شروع شد. ۳ سال بعد یک گروه را آورد و به عنوان راوی در آن گروه بود و در مراکز و جاهای مختلف روایتگری میکردند. علاوه بر روایتگری در مناطق عملیاتی در منزل خودمان هم روایتگری داشتیم و با سه تا پسرها روایتگری داشتیم تا اینکه گذشت و از لشکر ۲۷ بازنشسته شدند و در ستاد مرکزی راهیان نور کشور مشغول به خدمت شد.
شهید فرزانه در روایتگری به دیگران تاکید میکرد که حقیقت جنگ را بگویید و از شهدا بت نسازید و خودشان هم همینگونه بود و حقایق جنگ را برای زائران تعریف میکرد، چون حقیقت را میگفت بیشتر به دل جوانان و زائران مینشست و جوانان با جان و دل گوش میکردند. روحیهای هم که در ایام راهیان نور داشت بسیار بشاش بود و وقتی میآمدند منطقه خیلی دگرگون میشد و مانند زمان جنگ میگفت که باید وظیفه خود را به خوبی انجام داد. (همسر شهید)
ما مانند افراد عادی در اردوهای راهیان نور حضور پیدا میکردیم و شهید فرزانه میگفت شما هم مانند افراد عادی هستید و هیچ فرقی با بقیه زائران ندارید. ما در منزل روایتگری منزل داشتیم و شهدا و همرزمان شهیدش الگویش بودند. زندگی را بسیار ساده میگرفت و میگفت من در زندگی از شهید همت الگو گرفتم موقعی که شهید میشود اثاثش نصفه وانت نمیشد و میگفت از همین موضوع من الگو گرفتم و شهید کولیوند که از همرزمانش بود را به عنوان ورزشکار الگوی خود قرار میداد. (همسر شهید)
پدرم بعد از بازنشستگی سه چهار سال در راهیان نور خادمی میکرد در این چهار سال همیشه سعی میکردند هر کاری که از دستشان بر میآمد انجام دهند و همین حضور در راهیان نور و خادمی برای شهدا بود که او را به آرزویش که شهادت بود برساند. (محمد حسین فرزانه فرزند شهید)
ثبت دیدگاه