شناسه: 340663

مخالف تبعیض

فاطمه قمری مادر شهید پیرزنی آذری‌زبان است و فارسی را به سختی صحبت می‌کند. قبل از همه به سراغ او می‌روم و می‌گویم من خودم آذری‌زبانم، ترکی صحبت کنیم؟ می‌پذیرد و صحبت‌هایش از حاج رضا را این طور شروع می‌کند: آقا رضا از پارتی‌بازی خوشش نمی‌آمد. بعد از جنگ که برادرش می‌خواست سربازی برود، هیچ اقدامی نکرد و برادرش سرباز ارتش شد و دو سال در دهلران خدمت کرد. من خیلی ناراحت شدم. گفتم چرا هوای برادرت را نداشتی. می‌آوردیش پیش خودت خدمت کند. او هم گفت نخواستم از موقعیتم سوءاستفاده کنم. تو راضی هستی آن دنیا گیر بیفتم. راضی هستی آتش جهنم به من برسد؟

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه