سرباز ولایت
ولایت مداری در زندگی ایشان مقوله ایی بود که من در بیان آن قاصرم و نه تنها من، که هر زبان و قلمی در این زمینه الکن و معذور است. زندگی ما بر اساس ولایت و در محور ولایت در جریان بود. با کسانی که از روی جهل و یا عصبانیت با ولایت مشکل داشتند، مدارا می کرد تا با زبان ملایمت آن ها را متقاعد کند که اشتباه می کنند. اما با کسانی که دشمنی آن ها از روی آگاهی و آرامش بود، منش و عکس العملش فرق می کرد. پاسخ های کوبنده به آن ها می داد و برابرشان کوتاه نمی آمد.
با اینکه به صِله رحم خیلی اهمیت می داد، ولی با برخی از کسانی که دست از دشمنی ولایت برنمی داشتند کلاً قطع رابطه کرده بود. سینه چاک و عاشق ولایت بود و این عشق و علاقه از او به من و فرزندانمان منتقل شده بود...
ثبت دیدگاه