لذت وصفناشدنی
تصور برگشتن محمد خیلی بینظیر است. اما حقیقتاً از شهادتش ناراحت نیستم، اتفاقاً خوشحالم که به آرزویش رسید.
با تمام دلتنگیهایم، گاهی تصور میکنم اگر محمدِ من میمُرد، چه میشد؟! وقتی سنگنوشتههای مزارش را میخوانم، لذتم وصفناشدنی است؛ «شهید» آن هم در چه راهی؛ «مدافع حرم». انگار که روی سنگ قبرش نوشته باشند “جوان کامروا”. زندگی ما فدای عقیله بنیهاشم شد و چه چیزی بیشتر از این میتواند آرامم کند؟ واقعاً دلتنگیهایم بوی شکایت ندارد، فقط جای خالی محمدم را که حس میکنم دلم برایش تنگ میشود…
ثبت دیدگاه