شناسه: 340878

مصطفی پلاکش را با پلاک مسعود مقایسه می‌کرد

او ادامه می‌دهد: مصطفی دفعه اولی که رفت سوریه، جانباز شد. خیلی هم مجروحیتش زیاد بود. پلاکش را برای من فرستاد گفت: «به پلاک من و مسعود نگاه کن ببین چه فرقی با هم دارند؟» نگاه کردم و دیدم برای مصطفی 8 هزار است و برای مسعود ظاهرا 8 هزار و 450 گفتم: «مصطفی جان 450 تا از مسعود عقبی حالا حالاها باید بدوی تا به مسعود برسی.» گفت: «کلاه سرم رفته. گفتم عدد رُند برمی‌دارم و زودتر می‌رسم اما از مسعود عقب ماندم.» الحمدلله بالاخره هم به آرزویش رسید. البته هرچند آرزویش شهادت بود اما هدفش دفاع از ولایت بود. زمینه سازی ظهور بود.

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه