تا رضایت ما را نمی گرفت نمی رفت
رضایت من را همیشه جلب میکرد. قبلش یک مقدمه چینی می کرد که این اواخر کاملا متوجه می شدم. می گفتم «می خواهی بروی» و یکی و دوبار وقتی می دید شرایط روحی آماده ای ندارم شاید تکذیب هم می کرد اما بعد کم کم شروع می کرد به صحبت کردن؛ ولی تا رضایت ما را نمی گرفت نمی رفت. سعی می کرد مرا از رفتنش قانع و راضی کند.
ثبت دیدگاه