خبر شهادت محمد
خواهر شهید:
رفته بودیم از پای عمل کرده مادر عکس بگیریم و منتظر نوبت بودیم. ناگهان همسرم آمد دنبالمان تا ما را به خانه برگرداند. شهادت محمد را به من خبر داد. در ماشین به خواهرم خبر شهادت محمد را گفتم. مادر را نیز اینطور آماده کردیم: مگر نمیگویی سر و جانم فدایت یا حسین، حالا وقت آن است ثابت کنی، بچهات فدای خواهرش حضرت زینب شده. بیدرنگ مادر گفت: تمام زندگیام فدای این خاندان. قبل از اینکه به پدر چیزی بگوییم با گریه و نالههای مادر متوجه شهادت محمد شد. خواهر ادامه داد: محمد و محمدها هدیه قدمهای آقا امام زمان… محمد میگفت میخواهم بروم افتخار بچهام باشم. امروز محمد مایه افتخار همه شد.
ثبت دیدگاه