ماجرای وصیتنامه
پیدا شدن وصیتنامه شهید علی امرایی ماجرایی شنیدنی دارد که حقیقت زنده بودن شهدا را برایمان بازگو میکند. مادر شهید ماجرای پیدا شدن وصیتنامه پسرش را این طور بیان میکند: یک روز بعد از شهادت علی به دنبال وصیتنامهاش گشتیم اما پیدایش نکردیم. گذشت تا اینکه در شب هفدهم ماه رمضان، نوه دختری ام ملیکا خواب علی را میبیند و او به ملیکا میگوید برو وصیتنامه مرا از کتابخانهام پیدا کن. ملیکا فردایش میرود و هرچه میگردد تنها دستنوشتههای دایی علی را پیدا میکند. ناامید نمیشود و شب نوزدهم ماه رمضان به سر مزار داییاش میرود و میگوید دایی خودت کمکم کن. از بهشت زهرا برمیگردد و باز سر کتابخانه میرود و آن قدر میگردد تا اینکه وصیتنامه را داخل یک پاکت چسب شده و امضا کرده پیدا میکند. شب بعدش علی به خواب ملیکا میآید و از او تشکر میکند.
ثبت دیدگاه