اگر پایم سالم بود جای امنی برای داعش نمیگذاشتم
همرزم شهید: در سوریه بودیم که برای کاشت تله انفجاری و مینهای ضد تانک مامور شدیم. آقا قاسم با اینکه سنشان از همه ما بیشتر بود و مجروحیت هم داشت، بیشتر از ما مین کاشت. مینهای ۵۰ کیلویی را به راحتی جابجا میکرد و حدودا دو برابر ما مین کاشت، وقتی برای استراحت کنار هم نشستیم پای مصنوعیاش را درآورد.
با فشاری که روی پایش آمده بود درد زیادی را تحمل میکرد، ولی به روی خودش نمیآورد، یکی از دوستانی که با ما بود با تعجب به پاهای شهید نگاه میکرد، باورش نمیشد با یک پا اینقدر کار کرده باشد و با حالتی از تعجب سوال کرد حاجی با این وضع سختت نیست؟
در آن حال شهید تیموری حرفی زد که تا به حال از او نشنیده بودیم، تا به آن روز از نقص عضوش حرفی نزده بود، اما آنجا چندبار روی پای مصنوعیش زد و گفت: «ای پا اگر سالم بودی جای امنی را برای داعشیها نمیگذاشتم.»
ثبت دیدگاه