فرازی از خاطرات مادر شهید
فرازی از خاطرات مادر شهید : اسم او را مادر بزرگش انتخاب کرد خداوند او را بعد از یک دختر به ما داد. او را بسیار دوست داشتم خیلی قدم داشت. از همان کودکی نظم وانضباط خیلی خوبی داشت و با حیا بود. روزی که امام آمدند خیلی خوشحال بودیم و شکر خدا را به جا می آوردیم. شهید فردی شوخ طبع بود به آشپزی هم وارد بود. فرزاد دیپلم را گرفت و ما هم در خیابان فروغی آن زمان صاحب خانه شدیم و از همان موقع می گفت: «مادر من می دانم زمانی این کوچه به نام من می شود». مدتی شاگرد مکانیک بود. پول¬هایش را جمع می کرد و با پول هایش پتو می خرید و برای رزمندگان می فرستاد. به صورت داوطلب به جبهه رفت در یکی از مرخصی های که آمده بود به من گفت: «برای شما هدیه آورده ام و عکس نظامی خود را به دیوار کوبید و گفت: «که این عکس شهید فرامرزیان است این را می شناسید؟ این هدیه من به شما می باشد که از خدا طلب کرده ام».
ثبت دیدگاه