شناسه: 341263

خواب مادر شهید

قبل از شهادت پسرم خواب دیدم یک آقای عربی که شال سبزبه کمر داشت به اصرارمی خواست کفنی که نزدم بود رابگیرد ولی من موافقت نمی کردم بالاخره تقاضاکرد پارچه سبزی را که یکی از دوستان از سوریه برای سفره عید غدیربرایم آورده بود را به او بدهم و با گرفتن آن بمن گفت پسرت سید شد. فردای آن روز قبل ازاذان مغرب که محمدرضا از سوریه زنگ زد خواب رابرایش تعریف کردم واو از ته دل خندید وگفت به آرزویم خواهم رسید و روز بعد خبر شهادت او را به ما دادند.

که البته جنازه اش درحالی که مثل خانم فاطمه زهرا(س) پهلویش توسط ترکش خمپاره شکافته شده بود، بعداز 16 روز بوسیله خوابی که دوتن ازدوستانش دیده بودند پیداشد.

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه