اولین بار وقتی به منزلش رفتم باورم نشد این منزل یک تازه داماد و تازه عروس باشد!
شش ماه از ازدواجشان گذشته بود. زمانی که وارد شدم اول فکر کردم این طبقه خالی است
و خانه سید طبقه بالاست. ولی بعد دیدم همسرش هم در آشپزخانه است.
چیزی که واقعا تعجب من را برانگیخت این بود که پس وسایل اینها کجاست؟!
چون آن زمان من هم درگیر فراهم کردن اثاث زندگی برای ازدواج بودم
وقتی منزل سید را دیدم تعجب کردم. همه جا موکت بود، تنها یک فرش ماشینی
و چند تا پشتی ساده و یک تلویزیون کوچک، این تمام زندگی سید بود.
بعدها باز هم به منزلش رفتم هیچ تغییری در زندگیش ایجاد نشده بود.
همان موکت و پشتیها و تلویزیون کوچک…
ثبت دیدگاه