دندههایش را لمس کردم و گفتم:خوش به حالت که رو سفید رفتی
این مادر شهید درباره احساس خود از بازگشت پیکر پسرش، چنین میگوید: «احساس خوشحالی دارم و خدا را شکر میکنم. تمام مهرههای کمرش که به پای اسلام میایستاد، همه از هم جدا شدهاند، دندههایش را لمس کردم و گفتم: «خوش به حالت که رو سفید رفتی و دل از دنیا و سه دختر کندی.» توانست این راه را ادامه دهد و ما هم راضی به رضای خدا هستیم.
ثبت دیدگاه