خمپارهای که عاشق کاپشن بود!
روزهای آخر عملیات که به عنوان نماینده محور حلب خدمت میکرد. در یک درگیری، در مکانی کاپشنش را در آورد و بعد از اینکه ۲۰۰ متر جلوتر رفت، صدای خمپاره شنید. وقتی به جای اول برگشت دید، خمپاره دقیقاً روی کاپشنش خورده است.
روزهای آخر عملیات که به عنوان نماینده محور حلب خدمت میکرد. در یک درگیری، در مکانی کاپشنش را در آورد و بعد از اینکه ۲۰۰ متر جلوتر رفت، صدای خمپاره شنید. وقتی به جای اول برگشت دید، خمپاره دقیقاً روی کاپشنش خورده است.
ثبت دیدگاه