شناسه: 341499

اولین جایی که شهید بواس مرا برد

حسین روابط محرم و نامحرم را به شدت رعایت می‌کرد. یادم هست وقتی رفتیم برای دادن آزمایش خون، چون محرم نبودیم به شدت مواظبت می‌کرد مبادا تنش به بدن من بخورد. فکر می‌کرد ممکن است آزمایش مثبت نشود و علاقه به وجود بیاید و بعدا نتوانیم ازدواج کنیم. اولین جایی هم که بعد از آزمایش رفتیم گلزار شهدا بود.
تا زمانی هم که محرم نبودیم برای کار‌های پیش از ازدواج که مجبور شدیم بیرون برویم از مسیر‌هایی می‌رفتیم که کمتر کسی ما را ببیند. بعد‌ها می‌گفت من پسر بودم و برایم در جامعه کمتر مشکل به وجود می‌آمد، اما اگر ازدواج ما جور نمی‌شد برای شما که دختر بودی سخت‌تر بود ما را با هم ببینند.
 

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه