شناسه: 341548

گفتگو با همرزم شهید 2

یوسف راهپیما میگوید: چند روز بعد دوباره سری به حسینعلی زدم. بی تاب و بی قرار بود. میگفت 15 روز دیگر ویزایم صادر میشود و میتوانم دوباره به سوریه بروم. عطش شهادت را در وجود او میدیدم. مطمئن بودم که او دیگر برنمیگردد. حسینعلی همیشه از شهید حسین غلامی که در عملیات کربلای 2 در شهریور 65 به شهادت رسید، یاد میکرد و حسرت میخورد که چرا فرصت نیافت تا او را بیشتر درک کند و بیشتر در کنار او باشد. حسینعلی مشتاق دیدن حسین در عالم دیگر بود. چند هفته پیش در سوریه مجروح شد و خودش با من تماس گرفت، کلی با هم شوخی کردیم و خندیدیم؛ یادش به خیر. آخر سر  با وجود اینکه میدانستم او رفتنیست، گفتم: حسینعلی مواظب خودت باش. یک هفته پس از آن، خبر دادند که او به کما رفت و شهید شد.

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه