منتظر شهادتش بودم
خواهر شهید معتقد است از شهادت او اطمینان داشته است. او میگوید: منتظر شهادتش بودم. دیگر بو برده بودم که او کجا میرود و چه میکند. وقتی میدانستم که سوریه میرود و میآید منتظر شهادتش هم بودم. خانوادهام هم برای پیادهروی اربعین که رفتند من این حس را داشتم که برادرم در اربعین شهید شود. آخرین باری که مأموریت رفت با هم صحبت کردیم و حال و احوال کردیم اما نگفت "مأموریت میروم" و به همین دلیل خداحافظی نکردیم. هر موقع میآمد به من سر بزند، موقع رفتن میگفت: "حلالم کن".
ثبت دیدگاه