در سفرمان به مشهد هر روز صبح با پای پیاده به حرم میرفت
تقوی از خاطره سفر به مشهد با شهید نوری میگوید: «هشت ماه قبل از این که بابک به سوریه اعزام شود با هم به مشهد سفر کردیم. یک روز که ساعت 5 صبح از خواب بیدار شدم دیدم بابک نیست، دوباره خوابیدم، صبح ساعت 10 بیدارم کرد و گفت هتل صبحانه میدهد و تا تمام نشده برو صبحانهات را صرف کن. گفتم من ساعت 5 صبح بیدار شدم، تو کجا بودی؟ هر چه از او پرسیدم، جوابی نداد و فقط میگفت جای خوبی بودم. بعد متوجه شدم که سحرگاه هر روز برای اقامه نماز پیاده تا حرم میرفته و تا ساعت 9 صبح در حرم زیارت میکرده است».
ثبت دیدگاه