شناسه: 341692

خوابی که تعبیرش شهادت بود

دو روزی بود که از سید خبری نشد، نگران شدم گفتم حتما اتفاقی افتاده که سید با من تماس نگرفته، روز سوم بی‌قرار بودم و دلشوره عجیبی داشتم تا اینکه خانواده خاله آقا سید جواد به منزل ما آمده و ما را به خانه خود بردند، آنجا خاله سید از خوابی که سیدجواد برایش از قبل تعریف کرده بود صحبت به میان آورد و گفت سید در خواب دیده که در جنگ با کفار، خمپاره‌ای به او می‌خورد و بدنش تکه تکه می‌شود بعد او به آسمان پرواز کرده و به بدن تکه تکه شده خود می‌خندد و با گروهی از اولیای خدا دیدار می‌کند، در همان لحظه خبر شهادت را به من دادند و گفتند که شهیدان خان طومان دیگر برنمی‌گردند، پس از چهار روز این خبر را به پسرم دادم او هم در خواب دیده بود که بازوی پدرش با اصابت گلوله زخمی می‌شود.

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه