به دلم الهام شد که حسین آقا شهید شده است.
روز پنج شنبه و جمعه هر چه منتظر ماند حسین تماس نگرفت، دلش شور میزد، جمعه غروب بود و دلتنگی داشت خفهاش میکرد. او این ساعتها را چنین روایت میکند: «من در یک گروه تلگرامی به نام «مدافعان حرم» عضو بودم. از صبح میخواستم که از این گروه لفت بدهم اما دستم نمیرفت. غروب یک پیام آمد که 18 نفر از سپاه مازندران در خان طومان به شهادت رسیدند، همان لحظه انگار به دلم الهام شد که حسین آقا شهید شده است.
ساعت 1:20 دقیقه شب یک پیام آمد که اسم «مشتاق» بین شهداست. من برای آن طرف نوشتم: ساعت 1:20 دقیقه شب این پیام را میدهی؟ من نمیبخشمت.
باور نکردم و خودم صبح تنها به سپاه نکا رفتم. جواب درستی به من ندادند. بعد از چند ساعت اعلام کردند که شهادت 13 نفر از شهدای خان طومان قطعی است.»
ثبت دیدگاه