شناسه: 341730

وقتی شهید شدم ، دعا کنید برنگردم.

من معمولاً پنج شنبه ها به مزار شهدای گمنام می روم. با آقا رحیم 11 فروردین به بهشت فاطمه بهشهر رفتیم. همسرم می گفت اگر جنازه ای داشتم جایم مشخص است. من هم می گفتم پس بهشت فاطمه می آیم و با تو صحبت می کنم. می گفت محل دفنم را خانم حضرت زهرا (س) تعیین می کند. من الان چند سال است که برای زیارت شهدای گمنام شهرمان می روم. نزدیک مزار شهدای گمنام پاهایم سست و اشکم سرازیر می شود. آقا رحیم می گفت وقتی من شهید شدم تو با من تنها می شوی ، سرم را دست می کشی و پیشانی ام را می بوسی. گفتم شاید سر نداشته باشی. گفت آن وقت پیش امام حسین(ع) شرمنده نیستم. گفت اگر دست نداشته باشم پیش حضرت عباس(ع) شرمنده نیستم. گفتم شاید جنازه نداشته باشی. گفت پیش علی اکبر(ع) شرمنده نیستم و آن موقع پیش مادرم فاطمه زهرا(س) هستم و تنها آرزو و دعایم این است که دشمن یک وجب از خاک ایران را اشغال نکند. وقتی شهید شدم ، دعا کنید برنگردم.

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه