شناسه: 341746

بی‌خداحافظی عازم سوریه شد

البته محمد به تهران که رفته بود زنگ‌زده بود و تلفنی خداحافظی کرده بود ولی خب! برای یک مادر خیلی سخت است، چون محمد پسر بزرگ خانواده بود، خیلی هم به خانواده‌اش می‌رسید. گاهی شب‌ها دیر می‌آمد خانه، وقتی می‌گفتم کجا رفتی؟ می‌گفت رفتم پیش خواهرم، نیاز داشت با کسی درددل کند. اینطور کسی بود برای خانواده. اعزام محمد واقعا به گونه‌ای بود که انسان احساس می‌کرد دعوت شده است. انگار واقعا خدا برایش دعوتنامه فرستاده بود. 
 

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه