احترام به پدر و مادر

نقل از خواهرشهید:پدر من معاون بنیاد جانبازان بودند. و اینکه ایشان احترام خیلی خیلی زیادی برای پدر و مادر قائل بود. و اینکه مثلاً پدرم همیشه نوحه می خواند و توی نوحه هایش می گفت کاش من یک بار می دیدند که زمانی که من نشستم تو پاهایت را دراز کرده باشی. و اینکه حتی به ترکی می‌خواند و مثلاً می گفت زمانی که من نشسته بودم و در کنارت بودم تو هیچ وقت نمی خوابیدی. الان چرا خوابیدی یعنی انقدر حرمت و احترام قائل بود برای پدر. و اینکه پدرم بر سر مزار ایشان می‌رود و برایش نوحه و اینجور چیزها میخواند. بله بله هم چنین برای مادرم هم احترام خیلی خاصی قائل بودند. و اینکه خیلی با گذشت بود و نسبت به فقرا و نیازمندان گذشت داشت.