خاطره ای کوتاه از هم رزم شهید محمد تقی سالخورده
قبل از درگیری های خان طومان که به شهادت ۱۳عزیز از گلهای مازندران ختم شد، رفتیم به محل اسکان برای دریافت اسلحه ،مهمات و بیسیم !
دیدم مسول مخابرات یک بیسیم که صفحه اش شکسته بود رو برای من آورد.
من که از ظاهر این بیسیم خوشم نیومده بود، بهش گفتم:
این چیه؟
چرا شکسته است ،انگار بهش ترکش خورده!
اگه امکان داره یکی بهترشو بهم بدین
دیدم مسوؤل مخابرات آهی کشید وگفت :
این بیسیم شهید محمد تقی سالخورده ست!
اونجا بود که بیسیم رو گرفتم و تا پایان عملیات مثل یک متاع گرانبها رهایش نکردم.....
ثبت دیدگاه