شناسه: 341989

خاطره ای کوتاه از هم رزم شهید محمد تقی سالخورده

قبل از درگیری های خان طومان که به شهادت ۱۳عزیز از گلهای مازندران ختم شد، رفتیم به محل اسکان برای دریافت اسلحه ،مهمات و بیسیم !
دیدم مسول مخابرات یک بیسیم که صفحه اش شکسته بود رو برای من آورد.
من که از ظاهر این بیسیم خوشم نیومده بود، بهش گفتم: 
این چیه؟ 
چرا شکسته است ،انگار بهش ترکش خورده!
اگه امکان داره یکی بهترشو بهم بدین
دیدم مسوؤل مخابرات آهی کشید وگفت : 
این بیسیم شهید محمد تقی سالخورده ست!
اونجا بود که بیسیم رو گرفتم و تا پایان عملیات مثل یک متاع گرانبها رهایش نکردم.....
 

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه