شناسه: 342033

خاطره همسر شهید حاج محمد شالیکار

آرامش و متانت ایشان در تمام امورات زندگی فردی و اجتماعی اش بود و علی رغم انکه کمتر صحبت  می کردند  بیشتر مرد عمل بودند.توصیه های موکدی برای تشویق خانواده در قرائت زیاد و عمل به زیارت عاشورا داشت و خیلی به قران علاقمند و متقید بود.

در هنگام عزیمت شهید شالیکار که برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) و مقابله با ظالمان می رفت، به محمد گفتم: حاجی خیلی مواظب خودتان باشید و سعی کنید زودتر برگردید که در این موقع حاج محمد رو کرد به من و گفت: « برای چه ناراحتی، اصلا نگران نباش و خودت را جای حضرت ام البنین(س) و حضرت زینب (س) بگذار».

در این موقع شرمندگی به سراغم آمد و از حرفم خجالت کشیدم واز همین جهت نتوانستم در چهره حاجی نگاه کنم، لذا سرم را پائین انداختم و با خود گفتم: « چرا این حرف را بزبان آوردم و اجر خودم را کم کردم آخر من در مقامی نیستم که حتی تصور کنم مانند حضرت ام البنین(س) و حضرت زینب(س) باشم».

از اینکه حاج محمد به آرزوی هر مومن که شهادت و لقا الله است رسیده نه تنها ناراحت نیستم بلکه خوشحالم و به همه ملت مومن و همسنگران و دوستانش که دغدغه دفاع از حرم معصومین(ع) و مقابله با ظالمان برای ریشه افکنی ظلم را دارند تبریک و تهنیت عرض می کنم .

شهادت درجه و مقامی است که نصیب هر کس نمی شود و برای اینکه حاج محمد با انتخاب وصلت با عشقش که به درجه رفیع و مقام اولیا الهی رسید خوشحالم.

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه