شناسه: 342040

تشویقی

روز اولی که ما به عنوان سرباز به پایگاه مرزی رفتیم، ایشان فرمانده ما بودند. ما را یک گوشه ای کنار کشیدند و گفتند چون اینجا منطقه مرزی و نظامی به حساب می آید، اگر وسایل ممنوعه دارید(مثل موبایل، سیگار و…)، خودتان تحویل دهید. هرکس که چیزی داشت تحویل داد، به جز یک نفر که از رفقای نزدیک خودم بود. دوستم که از ترس اضافه خدمت و تنبیه، می ترسید موبایلش را تحویل دهد، آمد پیش من و موضوع را با من در میان گذاشت. من هم که از جناب سروان صحرایی خوشم آمده و اعتمادم به او جلب شده بود، هرجوری که بود او را راضی کردم موبایلش را تحویل دهد.

به اتفاق همدیگر رفتیم پیش ایشان و مسئله را با وی در میان گذاشتیم. آقا روح الله خندید و وسایل دوستم را تحویل گرفت. فردای آن روز در جمع بچه ها به هر دوی ما ۲ روز تشویقی داد. به رفیقم گفت این ۲ روز به خاطر اینکه خودت آمدی و راست و حسینی همه چیز را گفتی. سپس پیش من آمد و گفت این ۲ روز هم برای شما، چون دوستت را به کار درست تشویق کردی.

راوی:  سرباز لشکر

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه