خاطره از مادر شهید
خاطره ای از مادر شهید : روزی به حسین گفتم حسین جان به جبهه نرو مگر تو به جبهه نروی چه می شود ؟ در جوابم گفت اگر من نروم دیگران هم نروند آنوقت جبهه ها خالی می ماند و دشمن نمی گذارد شما در خانه آرام باشید . پدر شهید می گوید : بعد از شهادت حسین شبی مادرم را در خواب دیدم که سالها قبل از دنیا رفته بود مادرم گفت : نوه عزیزم حسین با آمدنش جای مرا عوض کرده است و حالا من در مکان زیبایی هستم که به خاطر حسین به من داده اند .
ثبت دیدگاه