مهارت و ایثار شهید
نقل از برادر شهید:
جنگ وارد مرحله جدید و حساسی شده بود. ضربات پیدرپی نیروهای اسلام دشمن را در سر اشیبی سقوط قرار داد. دشمن و حامیانش برای به زانو درآوردن نیروهای اسلام همه گزینهها را مورد آزمایش قرار دادند یكی از این گزینههای وحشیانه بمباران شهرها و به خاك و خون كشیدن مردم بی دفاع بود به همین دلیل دشمن زبون حتی اقدام به بمباران الشتر نمود. در آن زمان شهید حسنوند كه تازه به مرخصی از مناطق عملیاتی آمده بود و قرار بود در شهر خود به استراحت بپردازد با این حادثه مواجه شد. هواپیماهای عراقی نقاطی را در الشتر بمباران كردنده بود و تعداد زیادی از همشهریان را به شهادت رسیده و یا مجروح شدند. آتش و دود همه جا را فرا گرفته و هر كس در صدد نجات خود بود و گروهی نیز به مجروحین كمك نموده و یا جنازههای شهدا را از زیر آوار بیرون میكشیدند، شهید نیز با تمام وجود و با تلاشی بی وقفه در صحنه حادثه حضور فعال داشت و به مجروحین كمك و یا شهدا را از زیر آورا بیرون میكشید .
كار امداد تا زمانی كه همه شهدا از زیر آوار بیرون كشیده شد و همه مجروحین به بیمارستان انتقال یافتن ادامه داشت. در آن هنگام كه به اتفاق شهید در حال امداد رسانی بودیم، وی را میدیدم كه چگونه با دلسوزی تمام و با اشتیاقی فراوان از یك نقطه به نقطهای دیگر میرفتند .
چون در منطقه عملیاتی شهید دیده بود، روبرو شدن با پیکر شهدا و مجروحین برایش عادی بود و بر اثر جابجایی مجروحین متعدد همه لباسهایش خونآلود شده بود . اما او بی وقفه به كار خود ادامه میداد پس از پایان كار و انتقال مجروحین بمباران الشتر در نقطه چهارراه حمام شهرداری در حالی كه آثار خستگی در صورتش نمایان بود، اما به روی خود نمیآورد . پس از مدتی به طرف خانه راه افتادیم، در منزل نیز به اعضای خانواده كمك نمود تا آنها را به نقطه امن برساند، این اتفاق حدوداً یك ماه قبل از شهادتش اتفاق افتاد و خاطرهای است كه هیچگاه از ذهن من خارج نمیشود.
ثبت دیدگاه