خاطره ای از زبان همسر شهید

در صفحه وسیع نبرد حق و باطل هر روز شاهد ریختن خونی پاک و آبیاری نهال سر بر آورده انقلاب اسلامی هستیم نهالی که باید تنومند گردد و شاخ و برگ آن، دنیا را فرا گیرد و بر سر محرومان و ستمدیدگان همیشه تاریخ اندازد. از میان خیل شهدای گمنامی که هر روز بر این خاک گلگون سر می زنند و دلاورانه پیام حق را لبیک می گویند وخون مطهرشان را خالصانه نثار این نهال امید می کنند شهید سرگرد زرهی احمد فرزاد است.
او آگاهانه به سوی شهادت رفت و تا آخرین لحظه حیات با مشتی گره کرده با نیروهای مزدورزصدام جنگید و بالاخره در یک درگیری به فیض عظیم شهادت رسید. از پیکر پاک و مطهر او چیزی باقی نمانده بود که برایش تشییع جنازه کنیم تو گویی که در یک لحظه جسم و جانش بسوی ابدیت پرواز کرد.
هنوز صدای گریه او در شب های مبارک رمضان سال 59 (یک ماه قبل از شهادت) در گوشم می پیچد که چگونه با خدای خود صحبت می نمود و می گفت: «اللهم برحمتک فی الصالحین فاد خلناه و فی علیین فاز معنا و مثلا فی سبیلک مع ولیک فوق لنا؛ خدایا! به ما توفیق بده که در راه تو و به همراه ولی تو کشته بشویم و به فیض شهادت نائل گردیم».
این شهید مبارز در طول 29 سال زندگی با سعادت خود بارها به شهادت، آرزوی دیرین اش بود نزدیک شد. در سال 57 قبل از پیروزی انقلاب برای اولین بار در پادگان در حالی که عکسای شاه ملعون را جلوی تیپ پاره می کرد و به طرفداری از امام(قدس سره) شعار می داده به همراه دوست مبارز دیگرش شهید سروان مسعود آشوری دستگیر میشه که هردو در روز 22بهمن 57بدست مردم اهواز از زندان آزاد شدند. پس از پیروزی اقلاب تمام وجودش را وقف خدمت به اسلام و مردم نموده وتا حدودی پادگان آنجارا از ثوب افراد ناپاک آزاد کرد و انجمن اسلامی پادگان را اداره می کرد اولین کلنگ مسجد آنجا را زد وهنگام شروع جنگ گردان او در خط مقدم جبهه می جنگید، در آخرین نامه ای که از جبهه برای من فرستاده بود از خدای بزرگ در خواست شهادت نموده بود د خواسته بود که بی ارزش کشته نشود و خواستار بود که کارهای مهمی انجام دهد. بارها با حملات چریکی خود به قلب دشمن چندیم پادگان و بیش از 30تانک عراق را یکنفره به آتش کشیده بود.
آن شهید در 22بهمن 1329در نجف آباد بدنیا آمد و در روز 31شهریور سال 59شهید شدند.
از آن شهید یک یادگار عزیز 3ساله به نام امیر فرزاد باقی مانده که امید دارم من توانایی آنرا داشته باشم که اورا در راه اسلام تربیت کنم
والسلام از طرف همسر شهید فرزاد