ساخت تانکرهای موردنیاز جبهه در پشت جبهه!
او در پشت جبهه در یک کارگاه شخصی به ساخت تانکرهای مورد نیازجبهه می پرداخت و به این طریق به جبهه ها کمک می کرد. از مهم ترین ویژگی های شهید، حسن اخلاق و دستگیری از درماندگان بود و به کظم غیظ شهرت داشتند. ایشان هرچه بیشتر به شهادت نزدیکتر می شدندحالت خاصی در چهره شان محسوس بود. و در حالی که خودشان با سکوت و حالت عادی می گذراندند انسان درک می کرد که بالاخره موقعیت خاصی دارد پیش می آید. چندین بارایشان برای جبهه ثبت نام کردند و ظاهرا با رفتن ایشان موافقت نشد که ایشان را با توجه به موقعیت کاری پشت جبهه، حضور ایشان را مؤثرتر می دانستند و یا کمک های دیگر.
این بار که ایشان به جبهه اعزام شدند به صورت غیر مترقبه اتفاق افتاد و ایشان گفتند که من باید بروم، به خاطر همین هم ایشان فرصت نوشتن وصیت نامه هم پیدا نکردند و وصیت نامه ایشان قطرات خونی بود که از ایشان باقی مانده بود و حتی مدارکی هم که می خواستند ببرند بنده برایشان آماده کردم که عکس و حتی فرمی هم باید پر می شد بنده پر کردم و فورا هم به شهادت رسیدنددر حالی که چند ماهی بود که عملیاتی انجام نشده بود فقطمی گفتند جبهه ها را پر کنید، ایشان می گفتند با توجه به این همه مشکلات، من باید زمانی به جبهه بروم که (جدای همه مسئولیتهایم) بتوانم مفید واقع شوم و همان روزی که ایشان رفتند عملیات هم همان روز شروع شد کربلای 4 و ساعتی که ایشان موفق به شرکت درعملیات شدند شاید یکی دو ساعت بعد به شهادت رسیدند که به خاطرهمین موضوع ایشان فرصتی جهت نوشتن نامه یا وصیت نامه پیدانکردند و حتی در قسمتی از فرم که برایشان پر کردم سؤالی شده بود که هدف شما از شرکت در جبهه و جنگ چیست من از ایشان سؤال کردم، ایشان گفتند:که شما می دانید که همه نوع امکاناتی در پشت جبهه برای من وجوددارد و بحمد الله از نظر مادی و معنوی هیچ گونه کمبودی ندارم پس بنویسید فقط برای رضای خدا و من هم نوشتم فقط برای رضای خدا وخوب واقعا خودم هم می دانستم که واقعا همین هست.
به نقل از همسر شهید
ثبت دیدگاه