خاطرات شهید اسماعیل سلیمی پور
خاطره ای از زبان برادر شهید (رضا سلیمی پور) بنده در مهر ماه ۱۳۶۱ بدون اطلاع به خانواده از طریق سپاه کرج به جبهه غرب کشور اعزام شدم. بردار شهیدم به محض اطلاع، به منطقه مراجعه و درخواست ملاقات نموده بود و پس از موافقت مسئولین مربوطه بنده در حین نگهبانی بودم که اطلاع دادند شما ملاقات دارید. من هم با ماشین های عبوری از منطقه جنگی تپه ۴۰۲ بین نفت شهر و سومار حرکت کردم و ساعت حدود هشت غروب خودم را به دژبانی رساندم و تا صبح روز بعد با هم بودیم و ساعت ده صبح در حال خداحافظی با هم بودیم که در این لحظه کامیونی که از منطقه جنگی بر می گشت حدود بیست نفر بسیجی بودند، همه پیاده شدند و اطراف ما ایستادند و بیشتر آنها برادرم را می شناختند و با آنها احوال پرسی کرد که متوجه شدم بچه های دوران دبیرستان شهرستان بیجار هستند و همانجا بنده برگشتم به خط مقدم جبهه و ایشان هم با آنها تا کرمانشاه رفت و سپس عازم شهر کرج شد.
ثبت دیدگاه