خاطرات شهید اصغر محمدی
خاطره ای از زبان همسر شهید اومديم قم رفتيم ديدن امام خيلي خوب. پسرم رو گرفت بالا و امام دستي بر سر پسرم كشيد به من گفت تو بايد كاري كني كه فرزندم پيرو خط امام باشد.
خاطره ای از زبان همسر شهید اومديم قم رفتيم ديدن امام خيلي خوب. پسرم رو گرفت بالا و امام دستي بر سر پسرم كشيد به من گفت تو بايد كاري كني كه فرزندم پيرو خط امام باشد.
ثبت دیدگاه