شناسه: 345379

خاطرات شهید اصغر محمدی

خاطره ای از زبان همسر شهید اومديم قم رفتيم ديدن امام خيلي خوب. پسرم رو گرفت بالا و امام دستي بر سر پسرم كشيد به من گفت تو بايد كاري كني كه فرزندم پيرو خط امام باشد.

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه