شناسه: 345471

خاطرات شهید اکبر احمدی

شهید اکبر احمدی دومین شهید روستایمان است که در اوج جوانانی و تعلقات بالای معنوی راهی جبهه شد و پس از شهادت علی احمد ولی یعنی پسر عموی خودش شربت شهادت را نوشید. اکبر جوان بسیار خوبی بود و شرایط گذشته برای تحصیل و پیشرفت و دشوار بود لذا اکبر تا پایان تحصیلات دوران ابتدایی درس خواند و در کنار پدر به امور کشاورزی پرداخت. شهید احمد ولی در جوانی اش طریق پاکی و صداقت و اخلاص را در پیش گرفت وقتی طبل جنگ نواخته شد طاقت نیاورد هجوم دشمن بعثی به اب و خاک کشورش را ببیند و خود را مهیای ورود به عرصه پر نبرد کرد. او ابتدا در ارتش جمهوری اسلامی ایران ثبت نام کرد و دوران خدمت مقدس سربازی خود در بسیاری از شهرهای کشور عمدتا در شهرهای غرب کشور گذراندی و اخرین جبهه ای که شهید احمدی در ان سینه ی خود را سپر گلوله های دشمن بعثی کرد تنکاب گیلانغرب بود و نهایتا اکبر احمد ولی در مورخه 1362/01/20 پس از ماه ها مبارزه با دشمن بر اثر اصابت ترکش توپ 106 به ناحیه سر به فیض شهادت نائل امد.
جوانی به نام اکبر در خیل علاقه مندان به حضرت علی اکبر و همنام او اینگونه عاشقانه جان خود را در راه دین و قرآن فدا میکند.
پیکر پاک اکبر در صحن و سرای با شکوه بی بی دو عالم حضرت فاطمه معصومه تشییع باشکوهی را دید و سپس به سوی گلزار شهدای علی بن جعفر قم رهسپار گردید تا در کنار دیگر شهدای عزیز جنگ برای همیشه سند ماندگاری برای اصالت انقلاب اسلامی مان باشد.
خاطره برادر شهید
اینجانب برادر شهید اکبر احمدلی هستم. این شهید گرامی وقتی عازم جبهه ی نبرد گشت من حدودا 5 یا 6 سال با ایشان اختلاف سنی داشتم و کوچکتر که بودم این شهید عزیز هرگاه که به ما و مادر و پدرمان که مینوشت روی چند محور اصلی تکیه میکرد یکی پیروی از راه قرآن و اسلام و توجه به نماز و روزه و مسائل دینی بود و دیگری اطاعت از راه حضرت امام خمینی و ارزشهای انقلاب اسلامی نام شهید اکبر احمدلی برای دوران های طولانی ماندگار خواهد شد یک قطعه زمین ازاد به جای مانده بود و پس از شهادت اکبر پدر مرحوممان که مالک زمین بود و میتوانست در ان تصرف کند با هزیه خودش یک مدرسه در این مکان ساخت. اکنون از جای جای این روستا بچه ها می ایند و در مدرسه ای که به نام شهید اکبر احمدلی است به تحصیل می پردازند و امید است روزی از میان انها افرادی خدمتگزاری جامعه عزیزمان را بر عهده داشته باشند و یاد اکبر اینچنین واگیر می شود. خصائل و ویژگی های اکبر بسیار خوب و زیاد بود و او یک جوان غیرتمند بود و شجاعت داشت و در آن عرصه های پر خطر مردانه وارد شد و جنگید و با پد و مادر مهربان و خوش برخورد بود و اهل ارتباط با وابستگان و اقوام و خویشاوندان بود با اطرافیان خود یک رابطه ی صمیمی برقرار میکرد و به تمام معنا ایشان خوب بود احدی را ناراحت نمیکرد او عاشق و دلدار امام حسین و کربلا بود. پدرمان نام او را به خاطر حضرت علی اکبر امام حسین اکبر نام گذاشته بود و به خاطر همین عرق مذهبی نام مراسم را اصغر گذاشته است که یاد و نام حسین و زمزمه ی او و ذکر مصیبت های ان حضرت همیشه در ذهنش تداعی گردد.
آری او اینگونه سربتزی بود و فرمانده ی انها پس از شهادت اکبر گفته بود اگر من 20 سرباز دلاور مانند اکبر داشتم یک منطقه را با انها نگه میداشتم چرا که او خیلی شجاع و بی باک و چالاک بود و همرزمان و هم سندگران او تعریف میکردند و هر شب اکبر یکی از افرادی بود که داوطلب شناسایی از مناطق استقرار دشمن بعثی میگردید و در آن شرایط سخت جدا کار ایشان بسیار عجیب بود اینجانب هرگاه به مشکلی و یا سختی در زندگی بر خورد میکنم با روح پاک برادرم ارتبطا برقرار میکنم و از آن شهید عزیز استمدادی می طلبم و با عنایت انها مشکلم حل می شود. رابطه ی ما پس از شهادت قطع نگردیده است و ما هنوز با او در گفتگوییم.

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه