خاطرات خانواده شهید اکبر سیاراطراشی لنگرودی
خاطره اي از خانواده شهيد اكبر به شعر و شاعري بسيار علاقه داشت و گاه گاهي ابياتي را في البداهه بر زبان جاري ميكرد. در دوران انقلاب با آشنا شدن با امام به ايشان خيلي علاقهمند شد و اين علاقه خيلي شديد بود. هميشه موضوع شعرهايش در رابطه با امام بود و هر كجا كه ميتوانست در كتاب هايش يا هر جاي ديگر در مورد امام مطلب مينوشت. يك بار پشت عكس امام را كه نگاه كردم با خطي خوش نوشته بود كه خدا نكند من باشم و شما برويد.
ثبت دیدگاه