شناسه: 345898

خاطرات خانواده شهید اکبر سیاراطراشی لنگرودی

خاطره اي از خانواده شهيد اكبر به شعر و شاعري بسيار علاقه داشت و گاه گاهي ابياتي را في البداهه بر زبان جاري مي‌كرد. در دوران انقلاب با آشنا شدن با امام به ايشان خيلي علاقه‌مند شد و اين علاقه خيلي شديد بود. هميشه موضوع شعرهايش در رابطه با امام بود و هر كجا كه مي‌توانست در كتاب هايش يا هر جاي ديگر در مورد امام مطلب مي‌نوشت. يك بار پشت عكس امام را كه نگاه كردم با خطي خوش نوشته بود كه خدا نكند من باشم و شما برويد.

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه