خاطره ای از همرزم شهید امیراحمد میرمحمد
زمانی که شهید امیر احمد در سنگر نشسته بود ما بیرون از سنگر بودیم، ولی نور عجیبی از سنگر نمایان بود به او گفتم بیا بیرون. گفت وقت نماز است و چند لحظه بعد به درجه رفیع شهادت رسید.
زمانی که شهید امیر احمد در سنگر نشسته بود ما بیرون از سنگر بودیم، ولی نور عجیبی از سنگر نمایان بود به او گفتم بیا بیرون. گفت وقت نماز است و چند لحظه بعد به درجه رفیع شهادت رسید.
ثبت دیدگاه