خاطره ای از زبان شهید
وی با آوردن خاطرهای از نخستین پرواز دفاع مقدس میگوید: نخستین مأموریت برون مرزی من، اول مهر ماه 1359 بود، پس از بمباران مهرآباد توسط عراق به ما دستور مأموریت داده شد تا بلافاصله با هشت فروند هواپیما به بغداد حمله کنیم و در مسیر، هر پنج مایل ما را هدف قرار میدادند و موشک میزدند، ولی ما همچنان در دل آسمان پیش میرفتیم تا سرانجام به هدف رسیدیم و پایگاه «الرشید» و «المثنی» را در بغداد درهم کوبیدیم و خاطره جالب من در این مأموریت دیدن یک گنبد طلایی در بخش جنوبی بغداد بود و از رادیو به هواپیماهای همراه گفتم: من یک گنبد طلایی میبینیم.
جناب سرهنگ محققی در پاسخم گفت: زیارتتان قبول، آنجا حرم مطهر حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) است و به ناگاه اشک از چشمانم سرازیر شد و گفتم: «السلام علیک یا اباعبدالله»
ثبت دیدگاه