خاطره ای از زبان نزدیکان شهید
همسرش تلگراف زد «مسعود خودت را به تهران برسان دکترها امیدی به زنده ماندن مژگان ندارند». سرهنگ روی تپههای الله اکبر این تلگراف را دریافت کرد و در جواب نوشت: «همسر عزیزم، میدانی که نمیتوانم سربازانم را که، چون فرزندانم میدانم شان در این بحبوحه جنگ و لحظات پرخطر جبهه تنها بگذارم. به تو ایمان دارم که در کنار فرزندانمان از هیچ کاری فروگذار نخواهی کرد.»
شهید منفرد نیاکی از سخترین امتحان الهی سرافراز بیرون آمد و مردانه در میدان نبرد ماند تا نام سربازان خمینی در تاریخ ماندگار شود. او وقتی توانست به خانه برگردد که ۴۰ روز از فوت دخترش میگذشت.
ثبت دیدگاه