شناسه: 349980

خاطراتی از زبان همرزم شهید اسماعیل زارعیان

وقتی او را با لباس خیس دیدیم به او گفتیم اسمش در گروه شهدا و مفقودین رد شده است، او لبخندی زد و گفت من تا خرمشهر را از بعثی‌ها پس نگیرم شهید نخواهم شد و اظهار داشت که قبل از آمدن به این سمت روی دیوار یکی از خانه نوشته است خرمشهر ما برمی‌گردیم، روزی که عملیات بیت‌المقدس انجام شد، او با خط خودش روی یکی از دیوارها نوشت خرمشهر ما آمدیم ...

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه