خاطراتی از زبان همرزم شهید اسماعیل زارعیان
وقتی او را با لباس خیس دیدیم به او گفتیم اسمش در گروه شهدا و مفقودین رد شده است، او لبخندی زد و گفت من تا خرمشهر را از بعثیها پس نگیرم شهید نخواهم شد و اظهار داشت که قبل از آمدن به این سمت روی دیوار یکی از خانه نوشته است خرمشهر ما برمیگردیم، روزی که عملیات بیتالمقدس انجام شد، او با خط خودش روی یکی از دیوارها نوشت خرمشهر ما آمدیم ...
ثبت دیدگاه