خاطراتی از زبان همرزم شهید اسماعیل زارعیان
گلوله ۱۳۰ م.م به نزدیکی ما خورد و یک دست او قطع شد، او دست خود را برداشت و در جیب گذاشت و با آن دست فرمان پیشروی صادر کرد. دقایقی بعد گلوله دیگری منفجر شد و این بار دست دیگر او همراه با جراحات متعدد در بدنش قطع شد و به شهادت رسید.
ثبت دیدگاه