خاطره (صلوات بفرستين) شهید مهدی شیخ زین الدین
مادر گفت « آقا مهدی! این که نمی شه هر دو هفته یک بار به منیر سر بزنین. اگه شما نرین جبهه، جنگ تعطیل می شه؟» مهدی لبخند می زد و می گفت « حاج خانم! ما سرباز امام زمانیم. صلوات بفرستین.»
مادر گفت « آقا مهدی! این که نمی شه هر دو هفته یک بار به منیر سر بزنین. اگه شما نرین جبهه، جنگ تعطیل می شه؟» مهدی لبخند می زد و می گفت « حاج خانم! ما سرباز امام زمانیم. صلوات بفرستین.»
ثبت دیدگاه