« فرمانده ی جوان »
در بین بچه های استان های کرمان و سیستان و بلوچستان ، حاج احمد جزء مشهورترین ها بود . وقتی به آلبوم عکس هایش نگاه می اندازی ، باور نمی کنی کسی که با چنین سن و سالی وارد جنگ شده ، همان حاج احمد باشد .
اولین بار به همراه یک گروه از بچه های رفسنجان به جبهه رفتند و در محور کرخه ، در کنار نیروهای دزفولی ، مشغول به خدمت شدند . پس از این که بچه های کرمان دارای تشکیلات مستقل و منظم شدند ، آن ها هم وارد این سازمان جدید شدند و شروع به فعالیت کردند .
دو سه عملیات به عنوان فرمانده گروهان و معاون گردان وارد عمل شد ، که در هر دو حال فرد مطرحی بود . گروهانی هم که فرمانده اش بود ، خط شکن عملیات بود .
علت های نخستینی که دلایل برجستگی حاج احمد باشد در چند محور قابل بیان است :
اول این که حاج احمد شجاع بود و برخوردها و درگیری اش با دشمن نشان از بزرگی خاص او داشت .
دوم برنامه ریزی دقیق بود . وقتی شرایط عملیات را برای او بیان می کردی ، می تـوانستـی بـا خیـال راحت همه ی کارها را به خودش بسپاری . برنامه ریزی او توأم با آموزش های سخت و طاقت فرسا بود . همین آموزش ها نیز موافقت صد در صد او را عمل تضمین می کرد .
سوم در بعد عملیاتی هم خودکار و خودجوش بود .
قبل از عملیات والفجر 3 ، حمید شفیعی آمد و حاج احمد را پیش خودش برد . در این عملیات هم موفق بود و علی رغم پیچیدگی عملیات و موانع متعدد دشمن ، خط را شکستند .
بعد از این عملیات ، در بحث های عملیاتی لشکر بیشتر شرکت می کرد و با توجه به نظراتش ، بچه ها به عنوان یک نیروی ویژه عملیاتی به او نگاه می کردند و احترام خاصی در بین آنان داشت .
راوی : قاسم سلیمانی
ثبت دیدگاه